|
خدا می بیند...God sees جوانا! رهِ طاعت امروز گير×كه فردا نيايد جواني زپير
|
روايت شده است كه هارون الرشيد هنگامي كه امام كاظم عليه السلام در حبس بود، كنيزي عاقل و زيبا به نزد حضرت فرستاد تا آن حضرت را خدمت كند و ظاهراً قصدش در اين كار آن بود كه شايد آن حضرت به سوي آن كنيز ميل كند و ارزش او در نظر مردم كم شود يا آنكه براي ضايع كردن آن حضرت بهانه به دست آورد و خادمي فرستاد تا از حال او با خبر شود، خادم ديد كه آن كنيز پيوسته براي خدا در سجده است و سر از سجده بر نمي دارد و مي گويد : قُدُّوسٌ قُدُّوسٌ سُبحانَك سبحانَك سبحَانك! پس آن كنيز را به نزد هارون بردند، هارون ديد از خوف خدا مي لرزد و چشم به آسمان دوخته و مشغول به نماز گشت، از او پرسيدند : اين چه حالتي است كه تو پيدا كرده اي؟ گفت : عبد صالح (امام كاظم عليه السلام)را ديدم كه چنين بود و پيوسته آن كنيز به همين حال بود تا وفات كرد. ابن شهر آشوب آشوب اين روايت را از مفصّل نقل كرده و
علامه مجلسي رحمة الله عليه آن را در جلاء العيون نوشته.
منتهي الامال،شيخ عباس قمي رحمة الله عليه،ص354
برچسب‌ها: [ 27 / 6برچسب:سجده,هارون الرشيد,امام كاظم عليه السلام, كنيز ,روایتی جالب,داستانی عجیب,قدوس قدوس,خوف از خدا,ایمان,تقوی,دیانت,دینداری,عفت,ورع,توبه,امام کاظم ع,امام کاظم,امام کاظم علیه السلام,توبه ی کنیز,رغبت,زنان,اختلاط,سخن,اختلاط جنسی,ارتباط با نامحرم,گفت و گو با زنان,گفت و گو با نامحرم,خلوت با نامحرم,زن نامحرم,دختر نامحرم,دوستی با نامحرم,کنیزی عاقل,کنیزی زیبا,, ] [ 23:48 ] [ oroojloo ]
[
خدا ترسي زن باغبان !
سديدالدين محمد عوفي درجوامع الحكايات مي نويسد:
گويند دربصره رئيسي بود. وي روزي درباغ خود چشمش
بر زن باغبان افتاد.آن زن درغايت حسن ونهايت عفاف بود، پس باغبان را
ازپي كاري فرمود، تا ازنزد او دور شد،( رئيس)، زن را گفت: برو ودرها را ببند.
زن رفت وبازآمد وگفت: همه ي درها را بستم الّا يك دركه نمي توان بست.
(رئيس) گفت: آن كدام است؟ زن گفت:
آن دري است كه ميان تو و آفريدگار است
كه به هيچ سبيل(راه) ، آن در بسته نشود!
رئيس چون اين سخن بشنيد ، استغفار
كرد و به توبت و انابت مشغول شد.
جوامع الحكايات/337
برچسب‌ها: [ 10 / 6برچسب:خدا ترسي زن باغبان !,خدا,وجودخدا,باورخدا,ترس از خدا,زن تنها,خانه خالی,خانه ی خالی,با زن تنها,خلوت با دختر,خلوت با زن,ترس از خدا,ایمان,عمل صالح,ورع,دیانت,توبه از گناه,زن , مردرییس,برو ودرها را ببند,آن زن درغايت حسن ونهايت عفاف بود,نگاه به نامحرم,گناه با نامحرم,همه ي درها را بستم الّا يك دركه نمي توان بست,عکس زن,عکس دختر,عکس نامحرم,ایمان به خدا,حکایتی آموزنده,غلبه بر شهوت,فیلم زن,فیلم دختر,عفاف,حیا,, ] [ 2:43 ] [ oroojloo ]
[
|
درباره وبلاگ  تقدیم به همه ی جوانانی که تصمیم دارند بهار عشق را در بهار عمر آغاز کنند و آن را به دست خزان پيري نسپارند و بهار عمر را در بهار عشق به خداوند در هم تنيده و در اين بهارِ بهاري،مرواريد وصال را در كلبه ي قلب خود محفوظ نگه دارند. تو قدر خرمي نوبهار عمر بدان****خزان گلشن ما را دگر بهاري نيست |
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |